اضطراب جدایی کودک | علل و راه های درمان و پیشگیری از استرس جدایی
اضطراب جدایی کودک : استرس جدایی در کودکان به چه علت است ؟ چگونه با اضطراب جدایی در کودک کنار بیاییم ؟ در اینجا با مقاله ای درباره سلامت روان کودک ، برخورد صحیح با استرس جدایی در کودک در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
درمان اختلال اضطراب جدایی در کودکان
راه های مواجهه با اضطراب جدایی کودکان
فرزند شما برای اولین بار از آغوش گرم شما دور شده است. شاید امروز روز اولی است که شما از فرزندتان جدا شده اید. نه تنها برای او، بلکه اضطراب و دلهره اجازه نمی دهد کارهای روزمره تان را انجام دهید. چنین نگرانی هایی برای والدینی که بیش از حد به فرزند خود وابسته هستند مشکلات بیشتری را به دنبال خواهند داشت.
از آنجایی که کودک شما در حال حرکت از مرحله ای به مرحله دیگر است، به او فرصت بدهید تا به جدایی عادت کند.دکتر دارینی، روان شناس می گوید: برای برخی کودکان ورود به مدرسه نه تنها اولین تجربه استقلال آنان، بلکه نخستین تجربه اضطراب جدایی از والدین نیز محسوب می شود. برای آماده کردن چنین کودکانی لازم است والدین مدتی قبل از آغاز مدارس، فرزند خود را برای ورود به مدرسه از لحاظ روحی و روانی آماده کنند. بی شک ایجاد حس مثبت نسبت به مدرسه و دوستان مدرسه ای می تواند در تشویق کودک برای رفتن به مدرسه بسیار موثر باشد.
علائم آزاردهنده اضطراب جدایی
بعضی بچه ها با وجود همه این اقدام ها و دوراندیشی والدین، پایه اضطرابی قوی دارند و هنگام جدایی از والدین دچار اضطراب شدیدی می شوند که هم خود را با علائم جسمی نشان می دهد و هم علائم روانی و فکری. دکتر عربگل درباره این علائم می گوید: علائم جسمی معمولا زمانی که قرار است کودک از والدین جدا شود، بروز می کند و معمولا حالت تهوع، دل درد و استفراغ است. گاهی این علائم از شب قبل از مدرسه شروع می شود و بچه ها مدام از مادرشان می پرسند: «می شود فردا به مدرسه نروم و پیش شما بمانم؟» یا مدام گریه می کنند، ولی بعد از این که از مدرسه برمی گردند، این علائم دیگر در آنها دیده نمی شود.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک علائم فکری بچه های مضطرب خود را این گونه برمی شمارد: فکرهایی مثل این که نکند مامان دنبالم نیاد، راه مدرسه را گم کنم و هر چیزی که باعث جدایی آنها از پدر و مادر شود، در ذهن بچه های مضطرب تکرار می شود. این علائم فکری گاهی آنقدر شدید می شود که تمرکز بچه را به هم می ریزد.
شرایط روحی فرزندتان را شرح دهید
همچنین لازم است والدینی که فرزندان بسیار حساس و وابسته دارند، معلم و اولیای مدرسه را از همان ابتدای سال تحصیلی از شرایط روحی فرزند خود آگاه کنند تا برخورد خاصی، بویژه از سوی معلم برای ایجاد حس اطمینان و امنیت خاطر روحی در کودک صورت بگیرد. بررسی ها نشان داده است که توجه و محبت معلم طی مدت کوتاهی می تواند در کاهش اضطراب و استرس کودک بسیار موثر باشد.
از مدرسه نترسانید
بررسی روان شناسان نشان می دهد برخی والدین به طور ناخودآگاه با به کار بردن جملاتی «تو را در مدرسه، آدم می کنند» یا این که «تو مدرسه از این خبرا نیست که هر غلطی خواستی بکنی» ذهنیت اشتباهی را در فرزندشان نسبت به مدرسه ایجاد می کنند و به نوعی او را از مدرسه می ترسانند.
در حالی که در ذهن کودک باید تصویر خوشایند و درستی از مدرسه، روابط با معلم و همکلاسی ها شکل بگیرد. حتی می توان برای رسیدن به این هدف از سیستم تشویق و پاداش استفاده کرد، البته نه به شکلی که کودک شرطی بشود و به خاطر مدرسه رفتنش از والدین جایزه بخواهد، بلکه صرفا باید کودکی که با حفظ استقلال خود و بدون ابراز ناراحتی به مدرسه می رود مورد تشویق قرار داد.
در خانه تمرین کنید
اگر کودک شما کسی باشد که جدایی را شروع می کند، تحمل آن برایش آسان تر خواهد بود. اجازه بدهید به تنهایی وارد اتاق های دیگر شود (البته اگر از امنیت او مطمئن هستید) و دو یا سه دقیقه آن جا بماند.
همچنین می توانید به او بگویید که به اتاق دیگری می روید و چند دقیقه دیگر بازخواهید گشت. به این ترتیب کودک شما به این نتیجه خواهد رسید که اشکالی ندارد اگر پدر یا مادر گاهی از او دور باشند چون بالاخره بازخواهند گشت.
همیشه خداحافظ بگویید
کودک را در آغوش بگیرید و ببوسید. به او بگویید که به کجا می روید و کی باز می گردید. اما مراقب باشید خداحافظی تان بیش از حد طولانی نشود. جلوی چشم او از در خارج شوید چون کودکتان از تصور اینکه شما ناگهان ناپدید شده اید مضطرب تر خواهد شد.
دروغ گفتن به کودک، ممنوع
وقتی از خانه خارج شدید دیگر بازنگردید. رفت و آمد مکرر به خانه یا مهدکودک برای آرام کردن کودک، نه تنها کمکی به او نمی کند بلکه ناراحتی اش را افزایش می دهد. روزهای اول بهتر است خودتان فرزندتان را در رفتن و برگشتن از مدرسه همراهی کنید. شاید مجبور باشید برای این کار ساعت کاری تان را طوری تنظیم کنید که خودتان یا همسرتان او را تا مدرسه همراهی کنید. همچنین بعضی پدر و مادرها به فرزندشان می گویند کنارت می مانیم و همینجا هستیم، ولی به محض این که حواس او پرت می شود، می روند یا خود را پنهان می کنند و این بدترین رفتاری است که می توانند انجام می دهند.
اختلال اضطراب جدایی در کودکان، راهکار
شاید برای شمایی که مستقل و نترس هستید، داشتن فرزندی که از ریسمان سیاه و سفید میترسد و از کنار شما تکان نمیخورد، عجیب باشد.اما بهتر است کمی در باورهایتان تجدیدنظر کنید و بپذیرید که رفتارهای کودکتان تنها تحت تاثیر ارثی نیست که از شما و پدرش گرفته است. فرزند شما بیشتر از آنکه از ژنها زندگی کردن را یاد بگیرد، تحت تاثیر رفتارهایی که در طول روز انجام میدهید، قرار میگیرد.اگر مدام در معرض دعواهای زن و شوهری شما باشد، جدایی برایش به یک کابوس همیشگی تبدیل میشود و اگر مدام مثل یک گروهبان مراقبش باشید و به او بچسبید، دل کندن از شما برایش سختترین کار دنیا میشود.
دلیل وابستگی غیرطبیعی بچهها به والدینشان را از دکتر فاطمه رنجبرکرمانی، فوق تخصص اعصاب و روان کودک و نوجوانان پرسیدیم. او معتقد است، اگر مراقب رفتارهای هر روزهتان باشید، فرزندتان به چسبیدن به شما میلی پیدا نمیکند.
دلبستگیاش ایمن است یا ناایمن؟
از لحظهای که نوزاد به دنیا پا میگذارد، به مراقبت نیاز دارد و باید کسی باشد تا نیازهای فیزیولوژیکیاش را برطرف کند. نوزاد تا دوماهگی بوی مراقب اولیه را که مادر است، حس میکند ولی هنوز قادر به تشخیص او از دیگران نیست. از دو تا هفت ماهگی نوزاد به تدریج به صورت مادر و دیگران نگاه میکند و کمکم او را میشناسد. به طور طبیعی نوزاد به مراقب اولیه اش یا مادر که تمام نیازهای او را برطرف میکند، دلبسته میشود.
وقتی گرسنه میشود، مادر به او غذا میدهد.زمانی که گریه میکند، مادر با آغوش گرفتن از او حمایت میکند و در کل مادر به موقع به همه نیازهای نوزاد پاسخ میدهد. این نوع از دلبستگی ایمن است و پایه اصلی مسائل روانشناختی انسان محسوب میشود. اگر مادران با رعایت مواردی که گفته شد به فرزندشان دلبستگی ایمن ندهند، او را دچار مشکلات پایدار روانشناختی در سالهای بعدی زندگی میکنند.
اما قطع شدن دلبستگی نوزاد و مادر به هر دلیلی، اشکالات روانشناختی را بهوجود میآورد. نوزادی را تصور کنید که مادرش را از دست داده است و چندین نفر به نوبت از او مراقبت میکنند یا نوزاد سرراهی است و در پرورشگاه مراقب اولیه و دائمی ندارد؛ حتی مادری که نسبت به نیازهای بچه حساس نیست و بهموقع احتیاجات نوزاد را تامین نمیکند،همه اینها باعث میشود دلبستگی غیر ایمن شکل بگیرد و نوزاد دنیا را جای امنی نبیند. چنین نوزادی در بزرگسالی با دیگران سخت ارتباط برقرار میکند، دچار اختلالات هیجانی و مشکلات یادگیری میشود و کنترل هیجانی ندارد و پرخاشگری میکند. نوجوانانی که در سنین پایین بزهکار میشوند، دلبستگی غیرایمن را تجربه کردهاند.
پای ژنها در میان است
در اختلالات روانشناختی تنها ایمن بودن تعیینکننده نیست. گاهی دلبستگی ایمن شکل میگیرد ولی فرد از نظر ژنتیک استعداد ابتلا به اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب را دارد یا حتی هیچکدام از دو عامل دلبستگی غیر ایمن و ژنتیک وجود ندارد، ولی فرد به دلیل مواجهه شدید یا طولانی با چالشها و استرسهای زندگی دچار اختلالات روانشناختی میشود.چنین کودکانی هم هنگام جدا شدن از والدینشان دچار بحران شدید میشوند و حتی چند لحظه فاصله گرفتن از مراقب برایشان شبیه یک کابوس میماند. والدین با دیدن این نشانهها باید حتما با متخصصان مشورت کنند.
گاهی باید مضطرب باشد
بعضی از اضطرابها دلیل بر سلامت است و بعضی دیگر نه. در مورد کودکان دو نوع اضطراب وجود دارد که یکی طبیعی و دیگری غیر طبیعی و قابل پیگیری است.
اضطراب غریبگی: نوزاد از هفت، هشت ماهگی تا دو یا سه سالگی با دیدن غریبهها واکنش نشان میدهد. حتی اگر در آغوش مادر باشد و غریبهای نزدیک شود، با بغض، گریه، اخم یا روی برگرداندن اضطرابش را نشان میدهد و به مادر میچسبد.
اضطراب جدایی: تا دو یا سه سالگی که کودک مراقب اولیه را از دیگران تشخیص میدهد، طبیعی است که اضطراب غریبگی نشان بدهد. بعد از آن هم تا قبل از سنین مدرسه وجود اضطراب به شرطی که زندگی عادی را تحت تاثیر قرار ندهد و عملکرد مادر و فرزند را مختل نکند، باز طبیعی شمرده میشود ولی بعد از آن کودک باید بتواند ساعاتی از مادر جدا شود در غیر این صورت کودک دچار اضطراب جدایی است.
اضطراب جدایی چه درمانی دارد؟
از آنجا که در اغلب موارد اضطراب جدایی از عوامل محیطی و خارجی بهخصوص از رفتار غلط والدین ناشی میشود، اولین راهکار اصلاح رفتار والدین است. اگر این عوامل وجود نداشت یا با تصحیح رفتار حال کودک بهتر نشد، به روانپزشک مراجعه و هرچه زودتر درمان را شروع کنید.
– نسبت به نیازهای نوزاد حساس باشید و بهموقع به تکتک نیازهایش رسیدگی کنید.
– دعواهای زن و شوهری را به خلوت ببرید و پیش چشم کودک دعوا نکنید. این کار حتی نوعی کودکآزاری روانی به حساب میآید. حتیالامکان اجازه ندهید اختلافات زناشویی بر رفتار شما با کودک تاثیر بگذارد.
– نگذارید کودک هر فیلم و سریالی را تماشا کند. اغلب این فیلمها شامل صحنههای مرگ، بیماری، تصادف و اتفاقات تلخ است. لازم نیست کودک در این سنین با چنین مسائلی آن هم به این شکل آشنا شود چون تاثیر مخربی بر روان کودک دارند، با یک سرگرمی دیگر مانع تماشای فیلمهای بزرگسالان شوید.
– بهتر است بازیهای کامپیوتری کودک را چک کنید. اگر بازی خشن یا حاوی صحنههای نامناسب است، اجازه بازی به او ندهید. کودک نمیتواند مرز بین خیال و واقعیت را شناسایی کند. بعضی کودکان تحت تاثیر این فیلمها و بازیها دچار ترس میشوند و به ویژه شبها حاضر نیستند در اتاق تنها بمانند چون فکر میکنند مثلا هیولایی که در بازی بوده ممکن است شب سراغشان بیاید.
– اگر کودک را جایی میگذارید و میگویید سر ساعت مشخصی دنبالش خواهید رفت، حتما سر وقت آنجا باشید. بدقولی یا فراموشی در این مورد اثر بدی روی کودک میگذارد که فراموششدنی نیست.
اضطراب جدایی در مدرسه
– هرگز کودک را تهدید نکنید. هیچ دلیلی مجوز تهدید عاطفی را برای شما صادر نمیکند.
با کودکی که مهد نمیرود چه کنیم؟
اگر کودک حاضر نیست به مهد کودک برود یا چند ساعتی بدون شما جایی بماند، او را وادار به این کار نکنید چرا که باعث بهوجود آمدن ناراحتیهای بیشتری برایش میشود. ابتدا با او صحبت کنید و از مزایای مهد برایش بگویید. همراه هم بدون اینکه از او جدا شوید به مهد کودک بروید تا با محیط آشنا شود. دیده شده گاهی مربی مهد بهعنوان راهنمایی به مادر میگوید به گریههای بچه نباید اعتنا کرد. او را اینجا پیش ما بگذارید و بروید. ما آرام و سرگرمش میکنیم.
به هیچوجه مرتکب چنین خطایی نشوید. باید به تدریج با این قضیه کنار بیاید. روزهای اول در مهد کنارش باشید. بعد از گذشت چند روز وقتی عادت کرد، کمی دورتر بنشینید. این مرحله را هم که پشت سر گذاشتید، چند دقیقهای پیش چشمش نباشید و بازبرگردید. این هم که عادی شد، چند ساعت نباشید و برگردید. در نهایت میبینید که کودکتان در مهد کودک میماند و مشکل حل شده است.
با کودکی که در اتاقش نمیخوابد چه کنیم؟
روبهرو کردن تدریجی و ملایم کودک با اضطرابش در مورد محل خواب کودک هم موثر است. اگر کودک در اتاقش از چیزی میترسد، اول عامل ترس را از بین ببرید. مرزهای کودک را برایش تعریف کنید. بگویید هر کس باید در اتاق خودش بخوابد. توصیه میشود این کار را از زمان نوزادی انجام دهید ولی در هر صورت سر این مسئله نباید کوتاه بیایید. شبها مادر یا پدر یا هر دو با هم به اتاق خواب کودک بروند و برایش قصه بخوانند.هر عادت قبل از خوابی را که با کودک دارید، انجام دهید. بعد که خوابش برد، اتاق را ترک کنید. ممکن است نیمههای شب کودک بیدار شود و به اتاق یا تختخواب شما بیاید. بدون اینکه خونسردیتان را از دست بدهید، او را به اتاق خودش ببرید. هر چند بار لازم شد این کار را تکرار کنید. حوصله به خرج دهید بعد از چند شب مشکل حل میشود.
مادر چسبنده نباشید
همیشه کودک نیست که به مادر میچسبد. مادرانی هم هستند که حاضر نیستند از کودک لحظهای جدا شوند؛ یعنی اگر حتی کودک بخواهد جدا شود، آنها مانع میشوند و در واقع یک الگوی رفتاری غلط به او میدهند. دلبستگی اتفاق خوبی است ولی وابستگی در بعضی زمینهها مانع رشد کودک میشود بنابراین بهتر است مادرانی که چنین رفتاری دارند به فکر اصلاح خودشان باشند.
اضطراب جدایی از کجا میآید؟
تشخیص کودکانی که دچار اضطراب جدایی هستند، کار سختی نیست. آنها کودکانی هستند که حاضر نیستند به مهد کودک، مدرسه یا کلاسهای ورزشی بروند. در خانه اقوام نمیمانند. در خانه مرتبا حضور مادر را چک میکنند و حین بازی نگاه میکنند ببینند مادر دوروبرشان هست یا نه. شبها در اتاق پدر و مادر و با آنها میخوابند و…
– در خانوادههایی که والدین با هم اختلاف دارند و دعوا و جدل زیاد است، کودک همیشه در نگرانی به سر میبرد. معمولا وقتی دعوای خانوادگی شدت میگیرد، مادر خانه را ولو برای ساعاتی به قهر ترک میکند یا شوهر را تهدید میکند که از خانه خواهد رفت، کودک همه اینها را میشنود و مدام دلواپس رفتن مادر است.
– بعضی مادرها عادت بد تهدید کردن را دارند؛ یعنی اگر کودک حرف مادر را گوش نکند، شیطنت کند، خانه را به هم بریزد و… مادر تهدید میکند که اگر چنان کنی یا چنان نکنی، من از خانه میروم. اگر تو پسر بدی باشی، من خواهم مرد. اگر اذیتم کنی، مریض میشوم. در این حالت کودک همیشه نگران از دست دادن مادر است و به همین خاطر حاضر نیست از کنارش دور شود.
– اگر کودک شاهد تصادف شدید یا مرگ اقوام باشد، دچار اضطراب جدایی میشود.
– تماشای فیلمهای ترسناک یا فیلمهای غمگین با صحنههای اندوهناک، تماشای فیلمهای خشن، بازیهای کامپیوتری خشن یا نامناسب هم میتواند این اضطراب را ایجاد کند.
از این مادران نباشید
درست است که هر مادری آرزوی آرامش و شادی فرزندش را دارد اما این مادرها با اشتباههایشان زندگی را برای کودک خود سخت میکنند:
– مادران همیشه نگران
– مادران محافظتی
– مادران چسبنده
– مادرانی که همیشه با همسرشان میجنگند.
– مادرانی که بچه را در دعواها دخالت میدهند.
مادر محافظتی نباشید
شاید مادران محافظتی ندانند طرز رفتارشان با کودک، تا چه حد به او آسیب میزند اما فرزند این مادران، اصلا سراغ اکتشاف نمیرود و برای هیچ چیزی تلاش نمیکند. اگر از رفتارهای زیر نپرهیزید، با این نحوه برخورد اضطرابی آموخته شده به کودک میدهید. در نتیجه امکان دارد در آینده فرد مضطربی شود که از همه چیز میترسد و به هیچ کس نمیتواند اعتماد کند.
– از نوزادی تا سنین بالاتر در هر مرحلهای تمام کارهای کودکشان را انجام میدهند. کودک میتواند در یک سنی قاشق بهدست بگیرد و غذایش را خودش بخورد یا باید در یک سنی دیگر لباسهایش را خودش بپوشد ولی مادر محافظتی اجازه نمیدهد کودک این کارها را انجام دهد و خودش انجام میدهد. به همین خاطر بچه مدرسه میرود ولی هنوز مادر غذا در دهانش میگذارد و لباس تنش میکند.
– کودک به طور طبیعی باید با همسالانش ارتباط برقرار کند ولی مادر نگران است بچههای دیگر بچهاش را بزنند یا به بچهاش حرفهای بد بیاموزند و حین بازی هولش بدهند بنابراین مانع ارتباط گرفتن کودک با بقیه بچهها میشود.
– مادر از ترس اینکه کودک زمین بخورد، اجازه بازی کردن و فعالیتهای اینچنینی به او نمیدهد.
اضطراب جدایی چیست
اضطراب جدایی کودک | علل و راه های درمان و پیشگیری از استرس جدایی
منبع: تبیان / ایران نی نی / نی نی بان / بیتوته