ازدواج و زناشویی

پشیمانی در ازدواج | علل و راه های پیشگیری از پشیمانی بعد از ازدواج

پشیمانی در ازدواج : چرا بعد از ازدواج پشیمان میشویم ؟ راه های پشگیری از پشیمانی بعد از ازدواج چیست ؟ در اینجا با مقاله ای درباره ازدواج و زناشویی ، راه کارهایی برای جلوگیری از پشیمانی بعد از ازدواج در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.

 

 

شوهرم از ازدواج با من پشیمان است

از انتخاب شوهرم پشیمانم ، پشیمانی در ازدواج

 

 

اگر از ازدواج خود پشیمان هستید، بدانید که…

آن‌طور که به نظر می‌رسد ازدواج برای برخی زوج‌های ایرانی برخلاف تصور نتیجه خوشایندی در برندارد. بسیاری از مردان دلیل این عدم‌رضایت از زندگی را خواسته‌های نامتعارف زنان می‌دانند. اما واقعا چرا مردان زنان را متهم می‌کنند؟ علم جامعه‌شناسی به این سوال تاحدودی پاسخ داده است.

 

اگر از ازدواج خود پشیمان هستید و حالا پس از گذشت چندین سال، زندگی مشترکتان خوشایندی سابق را ندارد باید بدانید که تنها نیستید. بیش از صدها پیام و نظر کاربران در دو گزارش منتشرشده درباره نارضایتی از ازدواج نشان می‌دهد که بسیاری از زوج‌های ایرانی پس از گذشت مدتی از تشکیل زندگی مشترکشان از کرده خود پشیمان هستند.

 

البته این موضوع خاص ایران نیست و با جست‌وجوی ساده به زبان انگلیسی می‌توانید دریابید که «ازدواج» این واژه شش حرفی، فارغ بر سادگی‌اش بسیار پیچیده و سخت است. البته سختی آن زمانی دو چندان می‌شود که قرار است دو فرد را در جامعه‌ای آمیخته به سنت و مدرن به یکدیگر پیوند زند.

 

جامعه‌ای که میان «سین» و «میم» این دو فرهنگ اسیر شده و معضلات اقتصادی هم بر مشکلاتش افزوده است. اما دلیل چیست؟

 

بسیاری از مردم معتقدند؛ اوضاع نابسامان اقتصادی،‌ توقعات بالای زنان،‌ رفتارهای متفاوت زنان بعد از ازدواج، تربیت ناصحیح جوانان در جامعه و عدم انتخاب صحیح شریک زندگی از جمله دلایل پشیمانی متاهلان از زندگی مشترک است. اما تا چه اندازه این دلایل از منظر جامعه شناسی درست است و چرا زنان در این بین بیش از دیگران متهم می‌شوند؟ فتح‌اللهی، جامعه شناسی و مدرس دانشگاه به سوالات پاسخ داده است.

 

او معتقد است که روابط زناشویی که در حال حاضر در ایران وجود دارد ظاهرا در شرایطی بحرانی و پرمشکل به سر می‌برد. «این وضعیت درواقع، وضعیتی است که تجربه آن هشدارهایی را به جامعه ایران می‌دهد، بدین معنی که در جامعه شاهد افزایش فزاینده طلاق و در نقطه مقابل آن کاهش و رشد منفی ازدواج هستیم. این وضعیت به عبارتی نشان دهنده و بازنمایی از تقابل و رویارویی دو سبک زندگی است.»

 

این مدرس دانشگاه می‌افزاید: اولی، سبک زندگی سنتی که ما سابقا آن را تجربه می‌کردیم، یک چارچوب از پیش تعیین شده در رابطه با برساخت و تداوم زندگی زناشویی بود و در حال حاضر هنوز بخش اعظمی از وجود ناخودآگاه اجتماعی ما و همچنین انتخاب های ما را پوشش می‌دهد اما دیگر وجه غالب را ندارد. دومی، سبک زندگی مدرن است، ما سال‌هاست که با آن روبه‌رو شده‌ایم اما هنوز نتوانسته‌ایم موضع مناسبی نسبت به آن اتخاذ کنیم. به عبارتی ما در نهایت نه سبک زندگی سنتی و نه سبک زندگی مدرنی را در حوزه زندگی زناشویی انتخاب کرده‌ایم و حالاتی از جابه‌جایی بین این دو وضعیت قرار داریم.

 

وضعیتی ناشناخته که نه این است و نه آن ولی در عین حال هم حضی از دنیای مدرن برده و هم پسماندی از سنت‌های گذشته بر این وضعیت اثرگذاری می‌کند. این سبک مدرن همان طور که می‌دانیم برآمده و بازنمایی از فاکتورهایی است که در جامعه ما وارد شده است. مثل بحث رسانه‌های نوین ارتباطی که روزبه‌روز در حال گسترش است و بحث نهاد دانشگاه که آن نیز شدیدا در حال رشد است و ما شاهد افزایش چشمگیر واحدهای دانشگاهی در سراسر ایران با نام‌های مختلف هستیم که هر کدام از آنها طیف عظیمی از دانشجویان را تحت لوای خود می‌برند. دانشگاه با فضای فکری خود که به عبارتی شامل اساتید دانشگاه، موضوعات بحث‌های کلاسی، سخنرانی‌ها و نشست‌های دانشجویی همه و همه قطعا سبک جدیدی را معرفی و دانشجویان را به این سبک زندگی سوق می‌دهد.

 

رویارویی سبک زندگی مدرن و سنتی چه تاثیری بر ازدواج دارد؟

فتح اللهی ادامه می‌دهد: تکنولوژی‌های نوینی که ما به صورت وارداتی از آن استفاده می‌کنیم که موارد مختلفی را شامل می‌شود و سبک زندگی مدرن را تقویت می‌کند اما سوالی که در این میان پیش می‌آید این است که رویارویی سبک زندگی مدرن و سنتی چه تاثیری بر روی ازدواج خواهد داشت؟ این سوال سوال خوبی است که به این دلیل باعث لحظه‌ای تفکر در ما می‌شود. چرا که هر دوی این سبک‌ها از لحظه شروع تا لحظه ورود زوج به زندگی زناشویی را ترسیم و ساخت‌بندی می‌کند و هر کدام از این سبک‌ها در واقع برون‌داد و پیامدهای نظری و عملی متعاقب خود را دارند.

 

معمولا شرایط امروزه ما ایجاب کرده که جوانان ما بیشتر به سبک زندگی مدرن سوق پیدا کنند و زندگی را با معیارهای زندگی جدید انتخاب کنند که در آن بحث مواجهه همسان در زندگی زناشویی ایجاد می‌شود. یعنی پیش از اینکه زندگی زناشویی را آغاز کنند بحث گفتمان دو طرفه، بحث برابر کردن وضعیت نابرابر دوستی یا زناشویی مطرح می‌شود که نشانه‌های آن را شاهد هستیم.

 

برای مثال در شرایط ضمن عقد ما مواردی را داریم که امروزه جوانان ما سعی می‌کنند آن مواردی را که قبلا کسی به آن توجه نمی‌کرد را برابر سازی کنند یا شروطی را اتخاذ نکنند یا تغییری را در آن بدهند که وضعیت همسانی را ایجاد کنند. این معمولا شکل می‌گیرد و زوجین وارد زندگی می‌شوند و با توجه به اینکه با گفت‌وگو و با وضعیت همسانِ ضمنی وارد زندگی می‌شوند ما می‌توانیم سه دوره را برای این زوج‌ها پیش بینی کنیم.

 

سه دوره زندگی مشترک زوج‌ها

او در تشریح این سه دوره می‌گوید: دوره اول که بین ۲ تا ۶ ماهه اول زندگی زناشویی است. که در این دوره از زندگی مشترک چه در سبک مدرن و چه در سبک سنتی عموما این دوره گذر می‌کند و عملا به علت مواجه اولیه ذات انسانی با زندگی جدید هر دو و جذابیت‌هایی که دارد بدون مشکل و مسائل جدی سپری می‌شود.

 

این مدرس دانشگاه ادامه می‌دهد: اما دوره دوم که می‌توان آن را دوره رویارویی اولیه با مشکلات ضمنی است، مطرح می‌شود. مشکلاتی از جمله ادامه کار زنان یا بحث حقوق اجتماعی یک زن دارد و آنها را به صورت مدرن با همسر خود توافق کرده است. این دوره که در واقع یک لحظه گسستی است بین پیوندی که به صورت گفتمانی در سبک زندگی مدرن به وجود آمده بود به چالش کشیده می‌شود چرا که افکار، قوانین، شرع و عرف اجتماعی ما معطوف به تعین بخشیدن به قدرت اجتماعی مرد در روابط زناشویی است.

 

حال تفاوتی وجود ندارد که زندگی مشترک براساس کدام یک از دو سبک به این مرحله رسیده باشد. این مرحله باعث می‌شود که زنان آسیب جدی در زندگی زناشویی ببیند چرا که با وجود پیچیدگی‌ها قوانین و عرف به خواسته‌ها و حقوق خود نمی‌رسند حتی با وجود آنکه با بحث و گفت‌وگو پیش از ازدواج به سبک مدرن به آن‌ها رسمیت بخشیده باشند. مرحله رویارویی با مشکلات اولیه ممکن است با سعه‌صدر و صبر یکی از طرفین سپری شود.

 

او می‌افزاید: دوره بعدی رویا‌رویی با مشکلات ثانویه است که یکی از مهمترین این مشکلات ثانویه بحث فرزندآوری و آسیب پذیری زنان است. این بحث شفافی است که اغلب مردم آن را می‌دانند که زنان پس از زایمان متوجه آسیب‌های روانی بسیاری می‌شوند و این آسیب‌های روانی که از لحظه پیشا تولد تا لحظه تولد فرزند و پس از آن که ساختار بدنی زن تحت تاثیر قرار می‌گیرد به وجود می‌آید. ما در اینجا مواجه هستیم با قوانین، عرف و شرع و همه چیزی که معطوف به وضعیت و جایگاه مردان است. و اینجا هم زنان هستند که از مشکلات ثانویه که یکی از آنها، مشکلات متعاقب فرزند آوری است آسیب می‌بیند. یک دوره بحرانی دیگر را نیز تجربه می‌کنند که هر کدام از این دوره‌های بحرانی می‌تواند شروعی برای جدایی روانی را رقم بزند.

 

این مدرس دانشگاه دوره نهایی زندگی مشترک را دوره رویارویی با مشکلات می‌داند و می‌گوید: دوره بعد که دوره نهایی رویارویی با مشکلات است که نهایتا یکی از طرفین فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد. که عموما این دسته، زنان هستند چرا که آنان با هرسبک از زندگی زناشویی که انتخاب کرده باشند؛ برای مثال سبک مدرن، در وضعیت نابرابر قانونی و اجتماعی یا همان حالت سنتی وارد زندگی اجتماعی شدند و بر اساس معیار‌های زناشویی سنتی مورد قضاوت قرار خواهند گرفت و با این شکل امکان آسیب بالا خواهد بود چرا که تصوری گفتمانی و برابرخواهانه نسبت به زناشویی داشته‌اند اما در رویارویی با زندگی عملی با معیار‌های سنتی مورد قضاوت قرار می گیرند. و ما در این مرحله با جدایی‌های روانی که به صورت غیر شفاف و دیگری فریب مطرح می‌شود، مواجه هستیم. که اگر این جدایی روانی بال و پر بگیرد و بیشتر شود نهایتا ممکن است منجر به طلاق صریح و رسمی شود.

 

زنانی که ریسک جدایی را می‌پذیرند آسیب بیشتری می‌ببینند

او ادامه می‌دهد: اما متاسفانه در اینجا با بحث تسلط سنت بر روی روابط و زندگی زناشویی مواجه هستیم که حتی در لحظه گستت و جدایی هم اجازه جدایی را نمی‌دهد چرا که این دو طرف به دنبال جلب رضایت ناظر بیرونی هستند نه ادامه زندگی و نفع شخصی خود فرد. بدین منوال کسانی که ریسک جدایی صریح و رسمی را می‌پذیرند قطعا با مسائل و مشکلات اجتماعی جدید مواجه می‌شوند.

 

یعنی نه تنها در پذیرش این ریسک راه گریزی نیست بلکه از چاله به چاه افتادن است و دوباره این زنان هستند که با توجه به شرایط اجتماعی ما آسیب بیشتری چه به لحاظ ازدواج مجدد و چه به لحاظ انتخاب زندگی فردی می‌ببینند. یعنی هر کدام از آنها چه مرد و چه زن اگر بخواهد دوباره یکی از این دو زندگی جدید را انتخاب کند این زنان هستند که آسیب پذیرترند و به سبب فقدان قوانین و متناسب با سبک نوین زندگی اجتماعی مورد تعرض واقع خواهند شد.

 

چرا مردان زنان را مقصر می‌دانند؟

اکثر مردان در نظراتی که  بیان کرده‌اند دلیل ناراضایتی از زندگی مشترک خود را خواسته‌های اقتصادی زنان دانسته‌اند و انگشت اتهام را به سوی آنان نشانه رفته‌اند. حال این سوال مطرح می‌شود که آیا سبک زندگی مدرن این‌ مشکل یا به عبارت خواسته‌های اقتصادی فزاینده را به وجود آورده است؟

 

آیا ازدواج نسل‌های گذشته ما هم ازدواج‌های رضایت بخشی بدون خواسته‌های اقتصادی بودند؟

فتح اللهی در پاسخ به این سوالات می‌گوید: خواسته‌های زن امروز نشات گرفته از زندگی مدرن امروزی است. بدیهی است که تغییر و دگرگونی زن در دنیای مدرن و تبدیل شدن او از حالت مفعولی اجتماعی به عنصری فعال، محصول این وضعیت مدرن است. زن سنتی عموما نیازهای گسترده‌ای نداشته و سوژه‌گی زن نه در جهت ارضای خواسته‌های خودش بلکه در جهت توسعه نگهداری و ارتقاء خانواده بوده است.

 

آیا نسل های گذشته ما زندگی رضایت بخشی داشتند؟

این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا نسل‌های گذشته زندگی رضایت بخشی داشته‌اند، می‌گوید: بله و خیر. بله به این دلیل که زنان آگاهی و شناختی نسبت به توانای‌ها و جایگاه خودشان نداشتند. به این معنا که رضایت امری برآمده از عدم فهم آنان از وضعیت شخصی خویش بوده است. و خیر به این دلیل که زن در زندگی سنتی مجبور بوده که تماما ساحتی مفعول را تجربه کند به عبارتی تجربه زیسته زنان سنتی سرشار از رفتارهایی بوده که اجبارهای بیرونی عامل انجام شدنشان بوده‌اند. بنابراین امر رضایت در دنیای سنتی با اجبارهای بیرونی‌اش فهم می‌شود و باید زمینه رضایت سنتی را در نظر داشت.

 

آیا این آگاهی از توانایی زندگی مرد را مختل کرده است؟

این جامعه شناس به این سوال پاسخ داده و می‌گوید: زندگی مرد مختل نشده ولی چون ما هنوز دنیای سنتی بر ما احاطه دارد و پیش زمینه‌هایی را می‌سازد مستلزم ساختن زمینه‌ای برای این فهم جدید از زندگی جدید است. زمینه‌هایی چون قوانین، روابط اجتماعی و فرهنگ متعاقب آن و چون این زمینه‌ها وجود ندارد پس زندگی زناشویی این زوج مدرن با شکست مواجه می‌شود و در صورتی این شکست را تجربه نخواهند کرد که این زوج صبوری داشته باشند و تلاش کنند که به صورت فردی و گفتمانی برابری دو طرف را اجرا کنند. چون معمولا وقتی عرصه برای زوجین تنگ می‌شود به ناظر بیرونی رجوع می‌کند و این ناظر بیرونی نیز براساس سنت، قوانین و اندیشه‌های سنتی آنها را ارزیابی می‌کند به همین دلیل آسیب‌ها بیشتر و بیشتر خواهد بود.

 

آیا زنان نسل گذشته ما رضایت بیشتری از زندگی زناشویی خود داشتند؟

به گفته فتح اللهی، زنان در گذشته رضایت بیشتری داشتند چون فهمی از جایگاه خود نداشتند و یک زندگی مبتنی بر مفعولیت داشتند و آنها معلول و مفعول شرایط بودند. این که دیگران برای آنها تصمیم می‌گرفتند که چه نوع و چه سبکی از زندگی را اتخاذ کنند، چگونه آن را ادامه بدهند و چگونه آن را به پایان برسانند. مثالی قدیمی آن این بود که پدر می‌گفت: دختر با لباس سفید عروسی به خانه شوهرش وارد می‌شود و با کفن سفید از خانه او خارج خواهد شد. این جمله معروف به این معنا است که دیگری برای او ترسیم می‌کند که حتی اگر زندگی اسفبار و همراه با مشکلاتی را داشته باشد چگونه زندگی کند.

 

 

پشیمانی بعد از نامزدی

نارضایتی از ازدواج

 

 

به گفته او این ناظر بیرونی شرایط را درک نمی کند: بلکه شرایط از پیش تعیین شده‌ای را برای او متصور شده است. زن در زندگی سنتی باید در هر شرایطی ساختارها و هنجارهای بیرونی را رعایت می‌کرد اما حالا که زن قدرت سوژگی را پیدا کرده و امروزه هم‌پای مردان کار می‌کند و تحصیلات آکادمیک دارند و ارتباط بیشتری با دنیای بیرونی خود برقرار کرده، بسیار سخت است که این زن مدرن را به صورت سنتی مدیریت کنید و با آن زندگی کنید چرا که هنوز یک پس زمینه سنتی زندگی عموم جامعه را هدایت می‌کند.‌

 

چه کسی از زندگی سنتی رضایت بیشتری داشت؟

این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سوال می‌گوید: طبیعی است که در زندگی سنتی مردان راضی‌تر بودند چرا که هر اندیشه‌ای که آنها داشتند به مرحله ظهور می‌رسید و زن مجری خواسته‌های مرد بود و اندیشه‌ها و خواسته‌هایی که نهایتا در به وجود آوردن، رشد دادن و متعالی کردن یک خانواده تجسم پیدا می‌کرد را تحقق می‌بخشید. قطعا می‌توان گفت که مردان در گذشته احساس رضایت بیشتری داشتند. البته این موضوع به سبک زندگی مرد بستگی دارد. ممکن است در حال حاضر مردی با توجه به یافته‌ها و خواسته‌ها و اندیشه‌های فعلی خود سبک زندگی جدید را انتخاب کند و اتفاقا از اینکه زن مفعولی برای تعین بخشیدن به خواسته‌های او باشد و معیارهای صحیح یک زندگی برابر را نداشته باشد ناراضی‌تر است. بنابراین همه اینها به نوع اندیشه فرد باز می‌گردد. این در واقع موقعیت فرد است که میزان رضایت از زندگی را مشخص می‌کند.

 

نارضایتی زنان از زندگی مشترک 

اما ظاهرا این نارضایتی از زندگی، فقط در ایران نیست؛ «اگر شما فکر می‌کنید که شوهرتان همان عشق شما نیست باید بدانید که تنها نیستید» مجله زن روز نیویورک گزارش خود را با این جمله آغاز کرده و نوشته است: بیش از نیمی از زنان مورد مطالعه مجله AOL یا سبک زندگی و مجله روز زن می‌گویند همسرانشان همان جفت آنها نیستند و آنها گاهی اوقات از ازدواج با شوهرانشان احساس پشمیان می‌کنند و گاهی نیز ترک کردن آنها را مطرح می‌کنند.

 

از ۳۵هزار زن مورد مطالعه نزدیک به ۵۰ درصد می‌گویند که شخصیت شوهرانشان در ابتدا آنها را مجذوب خود کرده است و بیش از ۵۰ درصد آنها می‌گویند که شخصیت شوهرانشان هنوز هم از جمله ویژگی‌های جذاب آنها است.

 

۵۲ درصد می‌گویند که آنها به افسانه و سرنوشت باور ندارند و قبول ندارند که شوهرشان باید نیمه دومشان باشد. اما ۷۲ درصد از آنها می‌گویند که در برخی از مراحل زندگی به جدایی و طلاق فکر کرده‌اند.

 

بیش از نیمی از پاسخ دهندگان ادعا کرده‌اند که شوهرانشان هر روز یا اغلب اوقات به آنها می‌گویند دوستت دارم. ۷۱ درصد انتظار دارند که تا آخر زندگیشان با شوهرشان بمانند.

 

بیش از ۵۰ درصد زنان مورد مطالعه می‌خواهند که همسرانشان یا پول بیشتری برایشان خرج ‌کنند یا وقت بیشتری را برایشان صرف کنند. نزدیک به نیمی از آنها می‌گویند که شخصیت همسراشان بعد از ازدواج تغییری بدی پیدا کرده یا حداقل این است که آنها در همان شخصیت قبل از ازدواج باقی ‌مانده‌اند.

 

نتایج این بررسی نشان می‌دهد که آن طور که ما همیشه فکر می‌کردیم پایان ازدواج خوش و خرم نیست.

 

 آیا از ازدواج خود پشیمان شده اید؟

آیا از اینکه ازدواج کرده اید پشیمان شده اید؟ آیا تابه حال به خودتان گفته اید، “از اینکه ازدواج کردم پشیمانم”؟ آیا ازدواج خوبی دارید یا بد؟ اگر می توانستید از نو شروع کنید، آیا انتخابتان باز این بود که با همسرتان ازدواج کنید؟ آیا قصد ازدواج دارید؟ چرا؟ آمار بالای طلاق و ازدواج های ناموفق باید آنهایی را که قصد ازدواج دارند به لحظه ای مکث تشویق کند تا بتوانند به خوبی درمورد تصمیم بزرگی که می خواهند بگیرند فکر کنند تا در آینده از ازدواج خود پشیمان نشوند و کارشان به طلاق نکشد.

 

براساس تحقیقی که روی ۴۰۰۰ زوج انجام گرفت، مشخص شد که یک چهارم مردها و زن های متاهل از ازدواج با همسر خود پشیمان هستند، درحالیکه ۱۵% از زوج هایی که قصد ازدواج دارند به  عواقب ازدواج خود شک و تردید دارند. اما واقعاً چرا بیشتر افراد از ازدواج خود پشیمان می شوند؟

 

براساس تحقیقات انجام گرفته، زوج ها به طور متوسط بعد از دو سال و شش ماه و ۲۵ روز از عشق و ازدواج خود خسته می شوند. ما فکر می کنیم که مردم وقتی ازدواج می کنند که عاشق هم باشند اما نتیجه این تحقیق نشان می دهد که افراد به دلایل مختلف ازدواج می کنند. و خیلی از آنها حتی از این تصمیم خود مطمئن نیستند.

 

  • چهار درصد از افراد متاهل شرکت کننده در تحقیق گفتند که به دلایل اشتباه و نادرست ازدواج کرده اند. دلیلشان برای ازدواج عشق نبود، خیلی از آنها فقط دوست داشتند مراسم عروسی داشته باشند و هدیه های عروسی بگیرند.

 

  • ۲۳ درصد گفتند اگر می توانستند همه چیز را از نو شروع کنند به هیچ عنوان همسر فعلیشان را دوباره بعنوان همسر انتخاب نمی کردند و ۱۴ درصد آرزو می کردند با کسی در گذشته خود ازدواج می کردند.

 

  • فقط ۲۸ درصد اعتراف کردند که وقتی همسر آینده شان را دیدند باکره بودند و رابطه جنسی قبلی نداشتند. عده ای می گفتند که به طور متوسط با چهار نفر قبل از همسرشان رابطه جنسی داشته اند و این مقدار برای بعضی ها به ۲۰ مورد هم می رسید. (این آمار مربوط به کشور آمریکا میباشد.)

 

  • ۳۳ درصد می گفتند که همسرشان بهترین شریک جنسی که تا به حال داشته اند نیست و ۳۳ درصد دیگر ادعا می کردند که مجرد بودن خیلی بهتر از متاهل بودن است.

 

  • ۱۲ درصد می گفتند فقط به این دلیل با همسرشان می مانند که حوصله ندارند فرد جدیدی را برای خود پیدا کنند.

 

  • ۱۵ درصد از زن و شوهرها اعتراف کردند که درمورد زندگی عشقی سابق خود به هم دروغ گفته اند و تعداد کسانی که در زندگی گذشته شان بوده است را کمتر از تعداد واقعی آن به هم گفته اند. این درحالی است که ۲ درصد این تعداد را به دروغ افزایش داده اند.

 

  • ۸۳ درصد از زن و شوهرها گفتند که از سومین سالگرد ازدواجشان به بعد دیگر برای ازدواجشان سالگرد نگرفته اند.

 

  • هفت نفر از ده مرد تایید کردند که همسرانشان با شلختگی های آنها مشکلی ندارند و خیلی راحت جوراب ها و لباسهایشان را همه جای خانه بریزند. این در حالی است که ۷۹ درصد اعتراف کردند که حتی دیگر برای بستن در توالت هم به خود زحمت نمی دهند.

 

  • دو سوم خانم های متاهل اعتراف کردند که برای رسیدن به خودشان و زیبا لباس پوشیدن و آرایش کردن برای همسرانشان وقت نمی گذارند. یک سوم دیگر هم اعتراف کردند که خیلی دور از همسرانشان روی تخت می خوابند و ادعا می کنند که برای سکس با شوهرانشان وقت ندارند.

 

  • ۵۴ درصد از خانم ها اعتراف کردند که دیگر برای شوهرانشان آرایش نمی کنند، ۶۱ درصد تایید کردند که همیشه تی شرت های کهنه و شلوارک های گشاد و راحت در خانه می پوشند. و ۱۰ درصد دیگر هم اعتراف کردند که برای تحریک شوهرانشان از لباس زیر های زیبا و سکسی استفاده نمی کنند.

 

  • ۸۳ درصد از زن و شوهرها در چند ماه اول ازدواج همه جا دست های همدیگر را می گیرند اما بعد از یک دهه از ازدواج فقط ۳۸ درصد اینکار را تکرار می کنند.

 

  • قبل از اولین سالگرد ازدواج، زن و مردها بیشتر از ۸ بار در روز همدیگر را در آغوش می گیرند که این میزان بعد از گذشت ده سال از ازدواج به پنج مرتبه یا حتی کمتر می رسد. ۶۰ درصد از شرکت کننده ها گفتند که از بعد از ازدواجشان هیچ شب رمانتیک و عاشقانه آنچنانی نداشته اند.

 

اینطور به نظر می رسد که خیلی ها در ازدواجشان دچار رکود شده اند و بااینکه هنوز همسرشان را دوست دارند، کمی بیش از اندازه با هم خودمانی شده اند. زوج ها باید بتوانند در احساس راحتی با همدیگر و نادیده گرفتن همدیگر توازن ایجاد کنند.

 

دلایل درست و غلط برای ازدواج

پشیمانی از ازدواج معمولاً به این علت اتفاق می افتد که آنها که قصد ازدواج دارند، از همان ابتدا هدف خود را از آن مشخص نمی کنند. آنها هیچوقت به نقاط قوت و ضعف ازدواج فکر نمی کنند و همه وقت، توجه و پول خود را صرف رسیدگی به آن مراسم رویایی ازدواج می کنند و به این ترتیب برای ازدواجی برنامه ریزی می کنند که فقط یک روز دوام دارد.

 

دلایل خوب و بدی برای ازدواج کردن وجود دارد اما عروس و دامادهای آینده بیشتر وقت خود را صرف برنامه ریزی برای مراسم عروسی می کنند تااینکه بخواهند خودشان را برای ازدواج و سختی های بعد از روز اول آن آماده کنند.

 

عروس های آینده معمولاً برنامه های خود را در فروشگاه ها و مزون های لباس عروس، گلفروشی ها، جواهرفروشی ها، شیرینی فروشی ها و از این قبیل می گیرند و فقط به مراسم روز عروسی، ماه عسل، دی جی و عکاس و فیلمبردار روز جشن فکر می کنند.

 

ازدواج بدون پشیمانی

اگر واقعا می خواهید بدون پشیمانی ازدواج کنید که زندگیتان یک عمر دوام داشته باشد، باید خودتان را برای ازدواج مهیا کنید. برای این منظور باید این سوال ها را قبل از بله کفتن در روز عروسی از خودتان بپرسید:

 

۱٫ حل مشکلات در ازدواج

 

۲٫ درک نقش فرد مقابل

 

۳٫ ارتقاء رابطه جنسی

 

۴٫ بالا بردن آگاهی مالی و اقتصادی

 

۵٫ احترام گذاشتن و حفظ تعهدات ازدواج

 

ازدواج کردن به دلایل اشتباه و نادرست خیلی زود منجر به ازدواجی ناموفق می شود که سرنوشت آن طلاق است. دلیل آن این است که دو طرف خود را برای ازدواج آماده نکرده اند یااینکه برای ازدواج خیلی جوان بوده اند و نمی دانستند که ازدواج کردن و ازدواج موفق داشتن دو چیز کاملاً مختلف است.

 

 

از ازدواجم پشیمانم

پشیمانی بعد از ازدواج

 

پشیمانی در ازدواج | علل و راه های پیشگیری از پشیمانی بعد از ازدواج

منبع: خبرآنلاین  / مردمان / بیتوته

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا