نابودکننده روابط | عللی که باعث نابودی روابط عاشقانه میشود
نابود کننده روابط : چه عواملی باعث نابودی روابط عاشقانه میشود ؟ چه چیزهایی روابط را نابود میکند ؟ در اینجا با مقاله ای درباره ازدواج و زناشویی ، عوامل نابود کننده روابط در خدمت شما هستیم. با ما همراه باشید.
وظیفه زن در روابط زناشویی ، نابود کننده روابط
۹ اندیشه که نابودکننده روابط رمانتیک و عاشقانه شماست
اکثر مردم فکر می کنند که به دلیل ارتباطات ضعیف است که بسیاری از روابط به پایان می رسد، اما این در واقع همان شیوه ای است که ما یاد می گیریم تا در مورد شرکای رابطه خود و مشکلاتی که دربین ما وجود دارد، فکر کنیم؛ همان مشکلاتی که اعتماد را نابود می کنند، موجب فرسایش صمیمیت شده و ارتباطات را ازبین می برد.
آگاهی از تاثیر روابط فلج کننده درنتیجه افکار سمی و اینکه چگونه این اندیشه ها روابط را از بین می برند، برای هر رابطه ای که می خواهد زنده مانده و رشد کند، بسیار مهم است! یک مشاور زوج درمانی موفق، درواقع باید مراجعین را به ایجاد مهارت های ارتباطی قوی در بین خود تشویق کند. معمولا این کار توسط زن و شوهر انجام می شود که تمرین گوش دادن انعکاسی را با «معکوس کردن» آنچه که هر کدام از طرفین می گوید، انجام دهد.
در حالی که ساخت این نوع مهارت های شنیداری برای روابط سالم بسیار مهم است، باید توجه بیشتری به افکار سمی نیز داشته باشیم که به طور مرموز و ساکتی در ذهن هر یک از زوجها پنهان می شود. اگر شرکای رابطه، فقط یاد بگیرند که بدون ابراز افکار سمی درونی خود چگونه یکدیگر را بشنوند، در واقع به طور غم انگیزی، ریشه این مشکل نادیده گرفته خواهد شد.
در زیر، همانطور که در کتاب نویسنده به نام “چرا نمی توانی ذهن مرا بخوانی؟” آمده است، تعداد ۹ الگو از اندیشه های سمی وجود دارد، که تقریبا در هر رابطه ای وجود دارد. اجازه ندهید که این افکار ناهموار، منفی و اغراق آمیز عشق شما را محصور کرده و اتحاد شما را به پایان برساند. شما یا شریک زندگی شما با چه تعداد از این افکار، مبارزه می کنید؟
۱- تله “همه یا هیچ”: شما شریک زندگی خود را همیشه درحالی می بینید که هرگز کار درست را انجام نمی دهد یا همیشه کار را غلط انجام می دهد. (“او همیشه باید کار را درست انجام دهد.”).
۲- نتایج فاجعه آمیز: یک شریک در مورد اقدامات منفی و رویدادهای مربوط به شریک دیگر گزافه گویی می کند. (“او یک چک کشیده و اکنون ما قطعا بیچاره شده و به یک خانه فقیر می رویم!”)
۳- بمب “باید”: یکی از زوجین فرض می کند دیگری باید یک یا چند مورد از نیاز های وی را برآورده کند؛ فقط به این دلیل که همسرش باید این نیاز ها را بشناسد. (“تو باید بدونی که من چقدر از کارم متنفر هستم، هر چند به همه میگویم که این یک فرصت عالی است.”)
۴- برچسب زدن: شما ناعادلانه و به طور منفی، شریک زندگی خود را برچسب زده و از خواص مثبت او چشم پوشی می کنید. (“تو خیلی تنبلی”).
۵- بازی سرزنش: شما ناعادلانه و به طور غیر منطقی، شریک زندگی خود را برای مسائل مربوط به رابطه یا مشکلات بزرگتر سرزنش می کنید. (“زندگی من فقط به خاطر تو نابود شده!”)
۶- جریان های کوتاه عاطفی: جریان های کوتاه عاطفی، زمانی که یک شریک متقاعد شود که احساسات شریک خود را نمی تواند “کنترل کند” اتفاق می افتد. (“هیچکس نمیتواند همیشه با او بحث و استدلال کند!”)
۷- تخیل بیش از حد فعال: در این مورد، شما در مورد شریک زندگی خود، به نتایج منفی که براساس واقعیت نیستند، میرسید. (“او اخیرا خیلی مضطرب شده است؛ او حتما باید یک رابطه ای مخفیانه داشته باشد”).
۸- شرط بندی بر سر یک پندار بیهوده: شما سعی می کنید به شریک زندگی خود یک دستی بزنید که به اشتباه فکر می کردید که انگیزه های خاصی دارد. (“او خیلی نجیب و خوب است، پیش کسی نمی رود، زیرا او می خواهد در این آخر هفته بازی گلف را انجام دهد”)
۹- حکم دادن مخرب: این اتفاق زمانی رخ می دهد که شرکا بر روی انتظارات آرمانی شریک زندگی خود که در گذشته ریشه دارد، تمرکز می کنند. (“درحال حاضر او دائم در مورد شغل خود نگران است؛ او درست مثل بقیه آدم های دیگر است که هرگز ذره ای نگران نیاز های من نیستند”)
در حالی که برخی از این نوع افکار سمی ممکن است مرکزی از حقیقت باشد، این مهم است که ما به چه میزان بر این افکار تحریفی و اغراق آمیز تمرکز و بر آنها پافشاری می کنیم، افکاری که در واقع می توانند لذت را از روابط عاشقانه بگیرند. اما شما قادرید تا در جستجو بوده و سپس بر روی آن باقی بمانید؛ در جستجوی چه؟ همان ویژگی های مثبت و رفتار مثبت شریک زندگی خود، که کلیدی برای غلبه بر این افکار سمی در مورد او است.
خوشبختانه، آن دسته ازشرکای رابطه که راضی و در اندیشه های سمی درگیر نباشند، شیوه ای بهتر، واقع بینانه تر و سالم تر برای تفکر در مورد یکدیگر دارند. این روش تفکر آنها است که چنین زوج هایی را قادر می سازد تا ارتباطات خود را بهبود بخشیده، مشکلات را حل کنند و روابط عاشقانه خود را افزایش دهند. این پایه واقعی برای یک رابطه شاد و این راز زیرکانه برای موفقیت شما، تنها در یک مکان می تواند پیدا یا ساخته شود: در ذهن شما.
با این حال، به خاطر داشته باشید که شما به رابطه خود نرسیده اید تا رفتاری ضعیف، نادیده گرفته شده یا رها شده داشته باشید. “مورد سوء استفاده یا مورد غفلت قرار گرفته شده، در معرض هزینه های بی پروا قرار گرفته شده، محروم از زندگی جنسی، و یا اجبار به مواجه شدن با رفتارهای مشکل ساز و نابالغ”، اینها همه آن چیزی نیست که ما از شما می خواهیم.
اگر این اتفاق در رابطه شما رخ دهد، شریک زندگی شما باید تغییرات بزرگی انجام دهد. ممکن است مشاوره فردی وبین زوجی مورد نیاز باشد. و اگر شریک شما با مشاوره همکاری نداشته باشد، باید با این واقعیت مواجه شوید که او احتمالا هرگز تغییر نخواهد کرد، و سپس تصمیم بگیرید که آیا بهتر است همه تلاشتان را بکنید تا با او زندگی کنید، یا به سمت یک ارتباط جدید و پر از امید و رضایت بخش تر بروید. من (نویسنده) تمام تلاش خود را برای نگه داشتن روابط می کنم، اما در رو به رویی با تکرار درد و رنج و بدون هیچ حساسیت، بهتر است حرکتی قاطع وجود داشته باشد.
این اشتباهات نابودکننده زندگی مشترکند!
عشق مثل یک کودک نوپاست و درست مثل هر کودکی نیاز به مراقبت و توجه دارد. اگر مراقب آن نباشید به راحتی نابود میشود و زندگی شما را به خطر میاندازد. ما یاد نگرفتهایم در مورد رفتار با همسرمان آموزش ببینیم بنابراین اشتباه کردن اجتنابناپذیر است. اشتباهاتی که افراد در مورد زندگی مشترک انجام میدهند، معمولا بین تمام زوجها مشترک است. اینها رایجترین اشتباهاتی هستند که افراد در رابطه با همسرشان مرتکب میشوند و با ارتکاب آنها پایههای زندگی مشترک را سست میکنند. این اشتباهها را بشناسید و از آنها اجتناب کنید.
خودتان را فدا میکنید
زنان معمولا به راحتی از چیزهایی که در زندگی میخواهند میگذرند. آنها آمادگی این را دارند که نقش یک آدم وابسته به شوهر را بازی کنند و زندگیشان را وقف سرویس دادن و حمایت از همسرشان کنند. در حالی که زن باید یک شریک کامل و برابر در ازدواج باشد. زنها عادت کردهاند از همسرشان تبعیت کنند و به جای خواست خودشان به خواست همسرشان تن دهند. همین موضوع به مرور آنها را از زندگی ناراضی خواهد کرد. درون این زنها بعد از مدتی پر از خشم ناگفته از همسر میشود. آنها فکر میکنند همسرشان زندگی آنها را کنترل میکند درحالیکه آنها خودشان آن شرایط را ایجاد کردهاند.از گوشهای که برای خود درست کردهاید بیرون بیایید.
شما باید حقوق مساوی برای خود و همسرتان در زندگی در نظر بگیرید. در زمینههای مختلف مثل کارهای خانه، وظیفه پدر و مادری و حتی برنامهریزی برای تفریحات درست به اندازه همسرتان صاحبنظر باشید و در این تصمیمات با هم شریک شوید. در زندگی برای پیشرفت خودتان انرژی بگذارید و برنامههای شخصی تدارک ببینید. این کار باعث میشود کمتر از همسرتان ناراضی باشید و با او درگیر شوید. مطمئن باشید او هم از پیشرفت شما خوشحال خواهد بود.
انتظاراتتان را واضح بیان نمیکنید
زوجین باید از همان ابتدای ازدواج انتظارات خود درباره مسائل مختلف زندگی را به طور واضح بیان کنند. جمله رایج «عزیزم هر چه تو بگویی» در ابتدای ازدواج برای زوجها سم است. شما باید تمام انتظاراتی که از همسرتان دارید را واضح و روشن بیان کنید و درباره آنها با همسرتان حرف بزنید. تقسیم کارهای خانه، خرج و برج و تربیت فرزندان و سایر کارهای مشترک باید بین دو نفر واضح باشد تا جلوی اختلافات بعدی گرفته شود. شما لازم است با هم حرف بزنید. اگر توقعی از همسرتان دارید آن را در مراحل اول به طور واضح و بدون عصبانیت بیان کنید حتی اگر فکر میکنید انتظارتان غیر منطقی است درباره آن با همسرتان حرف بزنید و اجازه دهید او شما را قانع کند.
روابط نامشروع
همسرتان را نمیشناسید
به همسرتان فکر کرده و رفتارهایش را آنالیز کنید و درباره آنها به نتیجه برسید. اگر باهوش باشید بعد از مدتی میتوانید بفهمید هرکدام از رفتارهای او چه معنایی دارد. اگر انتقادهایش را در قالب شوخی بیان میکند، اگر وقتی بیحوصله است حرف نمیزند، اگر دوست دارد وقتهایی تنها باشد شما باید در جریان آن باشید. زنها و مردها مثل هم فکر و عمل نمیکنند. شما باید از روی نگاه کردن همسرتان بفهمید چه مشکلی دارد.
اگر رفتار او را نمیپسندید میتوانید در یک شرایط متعادل درباره آنها بحث کنید. بعضی از رفتارهای مردها ممکن است برای زنها آزاردهنده باشد اما این از داشتن سبکهای مختلف ارتباط بین زوجین میآید. اگر لازم است درباره مردها و زنها و روابطشان بخوانید. کتابهای زیادی در بازار وجود دارد که میتوانید به آنها رجوع کنید. اگر باز هم به مشکل برخوردید، میتوانید از مشاوران ازدواج کمک بگیرید. این مسائل اصلا کماهمیت نیست. بهتر است آنها را حل نشده رها نکنید.
محبتکردن را فراموش کردهاید
بعضی از زنها مخصوصا بعد از بچهدار شدن توجهی که ابتدای ازدواج به همسر خود داشتند را فراموش میکنند. آنها فراموش میکنند باید با الفاظ محبتآمیز، تماس چشمی، در آغوش گرفتن و نشانههای دیگر توجه و محبت به همسرشان را ابراز کنند. گفتن جملات ساده محبتآمیز مثل «موافقم»، «چه نظر خوبی» و جملاتی مثل این میتواند اعتماد به نفس را به همسرتان برگرداند. محبت از جمله چیزهایی است که باید مدام یادآوری شود. اینکه شما اول ازدواج به همسر خود ابراز محبت کردهاید دلیل نمیشود دیگر آن را یادآوری نکنید. مردها برخلاف چیزی که فکر میکنید، نیاز به محبت، مراقبت و توجه دارند و بدون آن احساس خوشبختی نخواهند کرد.
طعنه نزنید
هنگام دعوا و عصبانیت ممکن است افراد چیزهایی را به زبان بیاورند که در حالت عادی آنها را نمیگویند. حرفهایی که در دعوا زده میشود ممکن است تا همیشه در ذهن همسر شما بماند. مواظب باشید هیچوقت و در هیچ شرایطی به همسرتان طعنه نزنید و نقطه ضعفهایش را به رویش نیاورید. توهین کردن به او، تواناییها و خانوادهاش بدترین اشتباهی است که در زندگی زناشویی میتوانید مرتکب شوید. از بین رفتن اعتماد به نفس همسر شما به هر دوی شما آسیب خواهد رساند. اگر فکر میکنید به اندازه کافی به خودتان مسلط نیستید، بهتر است هنگام عصبانیت از هم دور بمانید. بهعلاوه یادتان باشد بعضی از شوخیها ممکن است همسر شما را ناراحت کند. اگر همسرتان اضافه وزن دارد لازم نیست مدام این موضوع را به او یادآوری کنید.
منصف نیستید
همسر شما مهمترین عضو خانواده شماست. شادی او شادی شما و موفقیت او موفقیت شماست. شما دشمن هم نیستید و نباید دنبال گرفتن سهم بیشتری از زندگی هم باشید. به جای اینکه سعی کنید برنده بحثهای خانوادگی باشید، سعی کنید منصف بمانید و به جای پیشبرد هدف خودتان به بهتر کردن رابطه فکر کنید. معمولا ما عادت داریم فقط بدیها را گوشزد میکنیم اما گفتن خوبیها مهمتر است. اگر همسر شما کار خوبی انجام داده از او تقدیر کنید. نشان دهید تلاشهای او را در زندگی میبینید و از آنها قدردان هستید. این کار باعث میشود همسرتان اعتماد به نفس داشته باشد و علاوه بر این بتواند شما را بهتر بشناسد و بفهمد از چه خوشتان میآید و از چه بدتان.
زیادی سورپرایز نکنید
بعضی از مردها دوست دارند همسرشان را شگفتزده کنند. این کار در مورد گرفتن یک مهمانی برای تولد یا خرید یک هدیه کوچک عالی است. اما بهتر است از موارد بزرگتر از آن صرفنظر کنید. اگر یک ماشین بخرید و همراه آن به خانه بیایید مطمئن باشید همسر شما اصلا خوشحال نخواهد شد. در این شرایط زنها فکر میکنند چیزی از آنها مخفی شده و اعتمادشان به شما کمرنگ میشود. آنها فکر میکنند شما چیزهای بزرگ دیگری هم برای مخفی کردن از او دارید و در ارتباط با شما احساس ناامنی میکنند.
صادق نیستید
دروغ میتواند به راحتی به هر رابطهای آسیب برساند. کافی است همسر شما متوجه دروغی که به او گفتهاید بشود تا برای همیشه اعتماد خود را نسبت به شما از دست بدهد حتی پنهان کردن مسائل هم در برخی موارد باعث از بین رفتن اعتماد میشود. اگر همسر شما دوست ندارد با فرد خاصی رابطه داشته باشید، راهش این نیست که پنهان از او این کار را انجام دهید. به جایش با او حرف بزنید و او را متقاعد کنید. حرفهای او را هم بشنوید، شاید واقعا حق داشته باشد.
حساب-کتاب میکنید
خیلی خوب است که کارهای خانه را منصفانه بین خود قسمت کنید. شستن ظرفها، آشپزی، تمیز کردن خانه و …. مخصوصا در جوامع امروز که زنان هم مثل مردان کار میکنند. اما حساب و کتاب کردن ممکن است برای شما ایجاد مشکل کند. اینکه دائم به این فکر کنید که کدام کارها را شما و کدامها را همسرتان انجام داده است. شما خواهر و برادر یا همخانه نیستید. از خودگذشتگی لازمه زندگی مشترک است. حساب و کتاب و نمره دادن باعث میشود رابطه شما از روال طبیعی خارج شود و دائم به مشکل بخورید. به جای طبقهبندی کارها به این شکل بهتر است شرایط یکدیگر را در نظر بگیرید. شاید لازم باشد همسرتان گاهی اوقات وظایف شما را تقبل کند و گاهی شما این کار را برایش انجام دهید.
عوامل نابود کننده روابط
نابودکننده روابط | عللی که باعث نابودی روابط عاشقانه میشود
منبع:مجله زندگی ایده آل / بیتوته / دکترسلام